آنیل جون گلم

آنیل مامان همراه با بابا و مامان و مامانی و باباجون وخاله آناهیتا و عمو آرش(شوهر خاله) و دایی جون نیما 5 و 6 تیر ماه رفته بودسرعین و از اونجا یه کلاه خوشمل خرید که باهاش عکس گرفته البتخ هدبند وگیره و... هم گرفته بود ولی باکلاه عکس گرفته باهم بریم ببینیم   عکسها در ادامه مطلب         ...

آنیل گلم دیروز(2١ خرداد 92)رفتیم خونه زن عمو لیلا و موهای دختر عمو سویل کوتاه کردیم خیلی خوشگل شده بود البته خودشم خوشگل و نازه بله وقتی اومدیم خونه وبه باباخان گفتیم گفت بایده باید موهای دختر منم کوتاه شه چون تابستونه وهوا گرمه اذیت میشه واز این حرفا .... خلاصه منم راضی شدم و موهای گلم وکوتاه کردیم حالا دیگه نمی دونم بابا جون(بابای مامان) چی میگه چون گفته بود اصلا حق ندارین موهای دخمل منو کوتاه کنین بهش میاد(البته به شوخی ) عکس ها در ادامه مطلب         آنیل جونم بوس کردنو تازه یاد گرفته ...

گل دخترم مامان تصمیم گرفت از تاریخ 92/3/11 غذای کمکی رو شروع کنه البته دکتر گفته بود اتمام شش ماهگی ولی من اتمام پنج ماهگیت شروع کردم  وای که جه میخوری عاشق خوردنی حالا هرچی که باشه فرقی برات نمیکنه ولی یادت باشه اولین غذات حریره بادام دست پخت مامان بود اونقدر بخور تا کوپول بشی گلم ...

آنیل جونم  دقیقا روز 15 خرداد بود که تونستی بصورت کامل بغلتی وکاملا چرخیدی سرجات مامان وبابا خیلی ذوق کرده بودن الهی قربونت برم دوست دارم فراوان   ...