آنیلآنیل، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 19 روز سن داره

آنیل جون گلم

شروع ماه مهر

1392/6/31 15:39
نویسنده : مامان الی
1,312 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوست جونا اینا رو که مینویسم واسه ما نی نی های گذشته است  برا یادآوری اون دوران خدایی شمام اینجوری بودین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

148.gif148.gif148.gif148.gif

 

10.gif10.gif

 

شما یادتون نمیاد ، پاکن های جوهری که یه طرفش قرمز بود یه طرفش آبی ، بعد با طرف آبیش می خواستیم که خودکارو پاک کنیم همیشه آخرش یا کاغذ رو پاره می کرد یا سیاه و کثیف می شد …
.

42.gif


.
شما یادتون نمیاد ، وقتی مشق مینوشتیم پاک کن رو تو دستمون نگه میداشتیم بعد عرق میکرد ، بعد که میخواستیم پاک کنیم چرب و سیاه میشد و جاش میموند ، دیگه هر کار میکردیم نمیرفت ، آخر سر مجبور میشدیم سر پاک کن آب دهن بمالیم بعد تا میخواستیم خوشحال بشیم که تمیز شد میدیدیم دفترمون رو سوراخ کرده !
.


46.gif

 

 

بقیه در ادامه مطلب.....

9.gif9.gif9.gif

شما یادتون نمیاد ، وقتی مشق مینوشتیم پاک کن رو تو دستمون نگه میداشتیم بعد عرق میکرد ، بعد که میخواستیم پاک کنیم چرب و سیاه میشد و جاش میموند ، دیگه هر کار میکردیم نمیرفت ، آخر سر مجبور میشدیم سر پاک کن آب دهن بمالیم بعد تا میخواستیم خوشحال بشیم که تمیز شد میدیدیم دفترمون رو سوراخ کرده !
.


46.gif

.
شما یادتون نمیاد ، اون قدیما هر روزی که ورزش داشتیم با لباس ورزشی می رفتیم مدرسه …
احساس پادشاهی می کردیم که ما امروز ورزش داریم ، دلتون بسوزه !


14.gif.
.
شما یادتون نمیاد ، سر صف پاهامونو ۱۸۰ درجه باز می کردیم تا واسه رفیق فابریکمون جا بگیریم !
.

2.gif
.


یکی از ترسناک ترین جملات دوران مدرسه :
یه برگه از کیفتون بیارید بیرون !
.

29.gif
.
تفاوت دو جنس رو از اینجا بفهمید که دخترا دو ماه قبل از سال تحصیلی جدید لوازم تحریرشون آمادس ولی پسرا سه هفته بعد از شروع مهر تازه یادشون میاد حتی کتاباشونو نگرفتن …


47.gif




یادش بخیر صفحه های خوشنویسی تو کتاب فارسی سال سوم رو …

 

 

8.gif

 


.
.
یادش بخیر تو دبستان سر کلاس وقتی گچ تموم میشد ، خدا خدا میکردیم معلم به ما بگه بریم از دفتر گچ بیاریم …
همیشه هم گچ های رنگی زیر دست معلم زود میشکست، بعدم صدای ناهنجار کشیده شدن ناخن روی تخته سیاه !

 


6.gif.
.
یادش بخیر خط فاصله هایی که بین کلمه هامون میذاشتیم یا با مداد قرمز بود یا وقتی خیلی میخواستیم خاص باشه ستاره می کشیدیم …

یادتون میاد ؟؟؟
نوک مداد قرمزای سوسمار نشانو که زبون میزدی خوش رنگ تر میشد …

 

 


54.gif

 


تو مدرسه آرزومون این بود که وقتی از دوستمون می پرسیم درستون کجاست اونا یه درس از ما عقب تر باشن …

 

 

50.gif



وقتی سر کلاس حوصله درس رو نداشتیم ، الکی مداد رو بهانه میکردیم بلند میشدیم میرفتیم گوشه کلاس دم سطل آشغال بتراشیم …

 

 

27.gif

یادش بخیر حس بعد از آخرین امتحان سال و شروع تابستون و یادش بخیر عصر ۳۱ شهریور و همه خاطره هایی که جلوی چشامون بود …

 

 

35.gif

 

به امید روزی

که نی نی های همهمون از دانشگاه فارغ التحصیل بشن 

 

 

 

حالا دوست جونا خدایی شمام اینطوری بودین؟؟؟؟؟

 

13.gif13.gif13.gif
پسندها (1)

نظرات (9)

مامان آرتین
31 شهریور 92 21:47
یادش بخیر یاد بچگیام افتادمدستت درد نکنه


ممنون خواهش می کنم عریزم
مامان علی
31 شهریور 92 21:47
خیلی خوب بود خدایش همین جوری بود که نوشتی یه لحظه رقتم تو اون سالها


آره عزیزم منم همینطور بودم دیدم اول مهره و گفتم یه یادش بخیری بکنیم
نسرین خاله اسما
31 شهریور 92 23:58
واااااااااااااااااااااای دستت درد نکنه عزیزم با این پستت منو بردی به دوران ابتدایی .... اونقدر یادش بخیر دارم که تا بخوابم بنویسم خیلی طولانی میشه ... ولی خدایش من خودم همه ی اینا یادش بخیر ها رو داشتم مثل اون جای رفیق فابریکمون و از ترسناکترین لحظه های توی کلاس و عرق کردن پاک کن تودستامون و اون مداد قرمزی و اون ستاره های توی دفتر مشقمون



ممنون نسرین جون ای کاش میشد برا یه ساعت بر گردیم اون دوران
مامان زری
1 مهر 92 17:12
بلهههههههههههههههههههههههههه البته چند تاشم نهههههههههههههههههه
ولی خیلی پست با حالی بود کلی خاطرات اون زمان ها اومد تو ذهنم


ممنون زری جون
مامان آيسو وآيسا
7 مهر 92 15:50
واي گل دخترتون خيلي نازززه ماشالله ..با اجازتون من لينكتون كردمممنون ميشم شما هم مارو لينككنيد وبهمون سر بزنيد..www.aysuaysa.niniweblog.com


ممنون خاله با کمال میل لینکتون کردیم
مامان سونیا
14 مهر 92 16:04
مرسی عزیزم مارو بردی به گذشته
مامان آنیل
16 مهر 92 10:33
سلاااااااام روزت مبارک آنیل عزیزم بووووووووووووووووووووووووووووووس


ممنون خاله روز کودک بر آنیل جوووووووووووونم مبارک وبوس بوس
مامان آيسو وآيسا
16 مهر 92 11:26
روزت مبارك آنيل جووووووووووووووون


ممنون خاله روز کودک بر آیسو وآیسا جونم مبارک
الهام مامان محیا
16 مهر 92 13:01
کاش میشد همیشه کودک بود
زندگی شادی و عروسک بود

* * * * *

کاش هرگز زنگ تفریحی نبود
جمع بودن بود و تفریقی نبود
کاش می‌شد باز کوچک می‌شدیم
لا اقل یک روز کودک می‌شدیم
روزت مبارک فرشته ی کوچک



ممنون خاله روز کودک بر محیا جونم مبارک