آنیل و عاشوراو تاسوعای حسینی
آنیل جونم معذرت عزیزم اصلا وقت نمی کنم بیام وب وبرات بنویسم که چه نازی وچه کارایی انجام میدی برا همین وبلاگت دیر به دیر آپ میشه عزیزم بازم معذرت
عزیزم متاسفانه چند روز مونده به عاشورا وتاسوعا سرما خوردی از نوع بدجور خدا ببره و دیگه نیاره تاسوعا هم که نذری داشتیم حالت زیاد خوب نبود الهی مامان فدات گلم
راستی دست مامانی و باباجونم درد نکنه همه کارهای آش نذری با اونا بود وخیلی هم خوشمزه شده بود جای دوست جونا خالی.....
تزئین های آش هم با مامانی بود دست گلش درد نکنه
آنیل خانوم روز تاسوعا خونه آنا وآتا
آنیل و دختر عمو سویل جون
آنیل و پتو جونش (عزیزم عاشق این پتوتی یعنی اگه یه لحظه کنارت نباشه وای وای چه ها که میشه حالا دیگه منم دارم به این پتوت حسودیم میشه)
و اما چند تا عکس از آنیل جونم
حالا بقیه عکس ها از آنیل خانومی در قسمت ادامه مطالب
یادتون نره حتما ببینین
عزیز دلم اینجا ساعت 2 نصف شبه و بابایی داره سبزی های آش نذری شما رو میشوره ومن وشمام بیداریم و شما هم بد جوری سرما خوردی و حوصله نداری
اینجا روز عاشورا ست و شما بازم مریضی و حوصله نداری مامان فدات عزیز دلم
کارهایی که جدیدا انجام میدی :
1- خواندن ترانه مخصوص خودت و رقصیدن مخصوص خود گلت:میخونی(گلاری گلاری گلاری لاری لاری لاری و به همین ترتیب ادامه میدی و میرقصی)
2- در حالی که نشستی میری جلو جلو وبه وسیله ای که مورد نظرته دست درازی میکنی
3- به اومدن میگی:(ددددددد)
4- به رفتن میگی:(دتدی دتدی دتدی)
5- به بابا میگی:(ب ب ب ب)
واز شلوغیات هرچی بگم کم گفتم عزیزم
این چند تا عکسم همینطورییه دیگه گل دخترم
.....عزیزای دلم نظر یادتون نره لطفا.....